تا زنده باشم چون کبوتر دانه می خواهم
امروز محتاج توام، فردا نمی خواهم
آشفته ام، زیبایی ات باشد برای بعد
من درد دارم شانه ای مردانه می خواهم
می خندم و آیینه می گرید به حال من
دیوانه ام، هم صحبتی دیوانه می خواهم
در را به رویم باز کن، اندوه آوردم
امشب برای گریه کردن شانه می خواهم ...
#علیرضا بدیع